loading...
دیاکو , پورتال فرا جامع
آخرین ارسال های انجمن
admin بازدید : 39 جمعه 07 خرداد 1395 نظرات (0)

 

 

زندگینامه ژوزه مورینیو (مربی فوتبال)

 

در ادامه ی مطلب

 

 

ژوزه ماریو دوس سانتوس فلیکس مورینیو (به پرتغالی: José Mário dos Santos Félix Mourinho، ‏آی‌پی‌ای[ʒuˈzɛ moˈɾiɲu]) زادهٔ ۲۶ ژانویهٔ ۱۹۶۳ در ستوبالِ پرتغال، سرمربی مشهور اهل کشور پرتغال است. وی در انگلیس یک‌بار خود را «خاص» نامید و از آن زمان به بعد، مطبوعات انگلیس به وی لقب «آقای خاص» دادند.

پسر دروازه‌بان پرتغالی «ژوزه فلیکس مورینیو»، کارش را به عنوان یک فوتبالیست آغاز کرد اما وقتی دید توانایی چندانی در آن ندارد، به مربیگری روی آورد. در اوایل دههٔ ۹۰ به عنوان دستیار مربی و سرمربی تیم‌های پایه، کار خود را آغاز کرد تا اینکه به عنوان مترجم بابی رابسون، مربی مشهور انگلیسی، انتخاب شد. ژوزهٔ جوان، در آن زمان که مترجم رابسون در باشگاه‌های پرتغالی اسپورتینگ لیسبون و پورتو بود، از مربی کهنه‌کار انگلیسی درس‌های زیادی گرفت تا اینکه به عنوان مترجم به همراه رابسون به لیگ اسپانیا و بارسلونا رفت و در بارسلونا مترجم بود

ژوزه دوران سرمربیگری خود را با دوره‌های کوتاه اما موفق در تیم‌های پرتغالی بنفیکا و لییرا آغاز کرد. سپس در سال ۲۰۰۲، مجدداً به پورتو بازگشت اما این‌بار به عنوان سرمربی، راهی پورتو شد. ژوزه دورانی رویایی با پورتو داشت و از همان زمان خود را به عنوان مربی بزرگ شناساند. وی در سال دوم حضورش موفق شد با پورتو سه جام به‌دست آورد. اعضای پورتو در آن سال، قهرمان لیگ پرتغال، قهرمان جام حذفی پرتغال و قهرمان جام یوفا شدند. در سال بعد نیز مورینیوی جوان دوران بسیار خوبی داشت و توانست پورتو را برای دومین سال، قهرمان پرتغال کند اما اوج کار وی، رسیدن به اوج افتخار در معتبرترین رقابت اروپایی و قهرمان کردن پورتو در لیگ قهرمانان اروپا بود.

در ادامهٔ همان سال، مورینیو که در آغاز راه مربیگریش بود، به لیگ برتر در انگلیس رفت و سرمربی چلسی شد. چلسی در طی دو سال بعد موفق شد دوبار متوالی و بعد از ۵۰ سال قهرمان لیگ شود. مورینیو در طی همین دو سال به عنوان بهترین مربی سال از طرف فدراسیون بین‌المللی تاریخ و آمار فوتبال انتخاب شد.

پس از درگیریش با مدیریت باشگاه چلسی، مورینیو این‌بار ایتالیا را انتخاب کرد و در اوایل سال ۲۰۰۸ و با امضای قراردادی ۳ ساله، به عنوان سرمربی اینترمیلان انتخاب شد. در کمتر از ۳ ماه، مورینیو اولین جام خود را با اینتر کسب کرد و توانست سوپر جام ایتالیا را فتح کند و فصل اولش در ایتالیا را با قهرمانی در سری آ کامل کرد. اما در سال بعد مورینیو اینتر را سه‌جامه کرد تا این تیم اولین تیم در تاریخ ایتالیا شود که موفق به چنین کاری می‌شود. اینتری‌ها موفق شدند قهرمان سری آ و جام حذفی ایتالیاشوند اما از همه مهم‌تر، آن‌ها توانستند زیرنظر مورینیو، قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شوند. مورینیو نیز با این کار به سومین مربی در تاریخ و پس از ارنست هاپل و اوتمار هیتسفلد بدل شد که با ۲ تیم مختلف، قهرمان رقابت‌های لیگ قهرمانان اروپاشده‌است. این افتخارات باعث شد تا وی مجدداً از طریق فدراسیون بین‌المللی تاریخ و آمار فوتبال به عنوان بهترین سرمربی سال ۲۰۱۰ انتخاب شود. علاوه بر آن مورینیو توانست در این سال جایزهٔ توپ طلا بهترین مربی سال فیفا را که برای اولین بار اهدا شد، دریافت کند.

مورینیو همیشه مورد تحسین برترین مربیان فوتبال بوده‌است. جوزپ گواردیولا، سرمربی موفق بارسلونا پیش از آنکه رقابت توپ طلای بهترین مربی سال را به مورینیو واگذار کند، دربارهٔ وی گفته بود:

در قسمت بهترین مربیان دنیا، وقتی شما ژوزه را با کسانی مثل سر الکس، آرسن و یا فابیو مقایسه می‌کنید، به این نتیجه خواهید رسید که وی بسیار جوان‌تر از آن‌هاست اما با وجود این جوانی، آنقدر در کارش موفق بوده که بتوان وی را بهترین مربی دنیا خواند و این حقیقت است.

در ۲۸ مهٔ سال ۲۰۱۰ نیز مورینیو با امضای قراردادی ۴ ساله به لیگ اسپانیا رفت و سرمربیگری تیم رئال مادرید را به عهده گرفت.

زندگی

یادگیری و تحصیل

ژوزه ماریو دوس سانتوس فلیکس مورینیو در ۲۶ ژانویه ۱۹۶۳ و در شهر ستوبالِ کشور پرتغال و در یک خانواده پرجمعیت طبقه متوسط بدنیا آمد. پدرش «فلیکس مورینیو» و مادرش «ماریو ژولیا کاروژولا دوس سانتوس» نام دارند. پدرش دروازبان حرفه‌ای فوتبال بود و در تیم‌های بلننسس و ستوبال به فوتبال مشغول بود و توانست یک بازی ملی را در تیم ملی پرتغال، تجربه کند. مادرش نیز معلم کلاس ابتدایی بود که از خاندانی ثروتمند آمده بود.

فوتبال بخشی از زندگی ژوزه شده بود و وی همیشه مشتاق دیدن بازی پدرش بود. وی آخر هر هفته، برای دیدن بازی پدرش به شهرهای مختلف می‌رفت تا اطلاعاتش را از فوتبال، افزایش دهد. سپس زمانیکه فلیکس پدر، دوران بازیگریش تمام شد و مربی شده بود، ژوزه به یک دانشجوی ورزش تبدیل شده بود. وی تمرینات تیم را با دقت نگاه می‌کرد و در مواقع لازم، بازی تیم‌های رقیب را زیر نظر می‌گرفت و آنها را آنالیز می‌کرد.

ژوزه می‌خواست جا پای پدر بگذارد و فوتبالیست شود و برای همین بود که به تیم پایه بلنسسه پیوست. سپس به تیم اصلی «ریو اوه» راه پیدا کرد و زیر نظر پدرش که سرمربی تیم بود، به بازی پرداخت. بعد از آن، به تیم‌های «بلننسه» و «سسیمبرا» پیوست اما گذشت زمان نشان داد که وی قدرت و سرعت لازم را برای تبدیل شدن به یک فوتبالیست حرفه‌ای، ندارد. به همین دلیل بود که وی تصمیم گرفت تا به یک سرمربی حرفه‌ای تبدیل شود.اما مادرش نام وی را در یک مدرسه بازرگانی نوشت تا ژوزه به تحصیل بپردازد. ژوزه تنها یک روز به آن مدرسه رفت و پس از آن، تصمیم گرفت تا تمام فکرش را روی ورزش بگذارد و از همین رو، به دانشگاه صنعتی لیسبون رفت و در رشته تربیت بدنی، شروع به تحصیل کرد. ژوزه درسش را در طی ۵ سال و در چندین مدرسه به پایان رساند و توانست دیپلمش را با نمرات خوب دریافت کند. سپس در کلاس‌های مربیگری شرکت کرد و آنجا بود که تصمیم گرفت تا شیوه متفاوتی را در مربیگری بکار بگیرد و تئوری‌های مربیگری را با تکنیک‌های روحی و روانی در هم آمی‌زد.

شروع مربیگری

مورینیو جوان، در اوایل دهه ۹۰ و پس از آنکه شغل معلم ورزشی را رها کرد، تصمیم گرفت تا به سمت رویایش برود و در اولین قدم، مربی تیم پایه شهرش شد. وی پله‌های ترقی را طی می‌کرد و دستیار مربی‌های تیم‌های بهتر شد.در سال ۱۹۹۲، فرصت مترجمی برای یک مربی بزرگ خارجی را بدست اورد. سر بابی رابسون به عنوان سرمربی جدید اسپورتینگِلیسبون انتخاب شد و مسئولین تیم ژوزه را به عنوان مترجم وی انتخاب کردند.

در ابتدا این حرکت ژوزه، به معنی دور شدن از مربیگری بود اما وی توانست احترام و دوستی رابسون را کسب کند. رابسون به مورینیو احترام می‌گذاشت و با وی صمیمی شده بود و به همین دلیل، این دو درباره تاکتیک‌ها و شیوه مربیگری با هم به گفتگو می‌پرداختند.در دسامبر سال ۱۹۹۳، مسئولین اسپورتینگ، رابسون را اخراج کردند اما اینبار مسئولین تیم رقیب، یعنی پورتو وی را استخدام کردند و مورینیو کماکان در نقش دستیار و مترجم رابسون بکارش ادامه داد.آخرین بار این دو در سوپرجام پرتغال بر روی نیمکت پورتو نشستند که با برد ۵–۰ پورتو در مقابل رقیب دیرینه، یعنی بنفیکا به پایان رسید.

بعد از دوسال و در سال ۱۹۹۶، این دو مجدداً در کنار هم، به یک باشگاه دیگر و اینبار به بارسلونا رفتند. در باسلونا، مورینیو کماکان به یادگیری ادامه می‌داد و تصمیم گرفت تا زبان مردم این منطقه(کاتالان) را یاد بگیرد. ژوزه در کنفرانس‌های مطبوعاتی در نقش مترجم حضور پیدا می‌کرد، تمرینات را طرح ریزی می‌کرد، به بازیکنان در یادآوری تاکتیک‌ها و شیوه‌ها کمک می‌کرد و به آنالیز حریفان می‌پرداخت. همکاری رابسون و مورینیو جواب داد و بارسلونا در آن فصل، توانست قهرمان جام در جام اروپا شود. در انتهای فصل، رابسون از بارسا رفت اما اینبار مورینیو با وی تیم را ترک نکرد و به عنوان دستیار در تیم باقی‌ماند.مورینیو بارها از رابسون تعریف کرده‌است و یکبار درباره وی گفته بود:

یکی از مهمترین چیزهایی که از سر بابی رابسون یاد گرفتم، این بود که؛ در زمان برد، نباید احساس کامل بودن داشته باشید و در زمان شکست، نباید ناامید شوید.

مورینیو کارش را با دستیاری لوئی فان خال هلندی که جانشین رابسون شده بود، ادامه داد و از وی نیز درسهای زیادی آموخت. فان خال که می‌دید دستیاران کاملی دارد، به مورینیو اجازه داد تا هدایت تیم دوم بارسلونا را به تنهایی به عهده بگیرد. فان خال همچنین، در جام‌های خاص که اهمیت کمتری داشتند، به مورینیو اجازه می‌داد تا هدایت تیم اصلی را بر عهده بگیرد. برای مثال ژوزه در سال ۲۰۰۰، هدایت بارسا را به عهده گرفت و مقام قهرمانی جام کاتالونیا را برایش به ارمغان آورد. بارسلونا با فان خال به دو قهرمانی پیاپی در لالیگا دست پیدا کرد.

 

 

 

DIAKOUدیاکو

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
دیاکو با هدف اطلاع رسانی و بالابردن اطلاعات کاربران اینترنت ، از سال 94 فعالیت خود را آغاز کرده است. امیدواریم در کنار شما بهترین باشیم.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 682
  • کل نظرات : 13
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 10
  • آی پی امروز : 132
  • آی پی دیروز : 23
  • بازدید امروز : 437
  • باردید دیروز : 25
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 462
  • بازدید ماه : 559
  • بازدید سال : 5,306
  • بازدید کلی : 173,722