loading...
دیاکو , پورتال فرا جامع
آخرین ارسال های انجمن
admin بازدید : 31 جمعه 18 تیر 1395 نظرات (0)

 

 

 

داستان کوتاه ( فرشته ) _  (سری7)

 

 

 

در ادامه مطلب . . .

 


 

 

به یاد اولین خاطره ای که از او در ذهنم نقش بسته می افتم. صورتش مثل ماه می درخشید و با چشمهای

سیاهش خیره به من نگاه می کرد.شبیه یک فرشته بود اگر چه آن زمان هنوز معنی فرشته را نمی فهمیدم.


من نیز نگاهش کردم و خندیدم و بعد، مثل تشنه ای که به آب رسیده باشد صورتم را غرق بوسه کرد.


و امروز من به او خیره شده ام و صورتش را برای آخرین بار می بوسم. باز هم به یاد خاطرات گذشته می افتم و در

حالی که اشک میریزم پارچه سفید را به روی صورتش میکشم.


همگی دعا می کنیم و سپس خاک بر رویش میریزیم"از خاک آفریده شده ایم و به خاک باز خواهیم گشت" و حالا

میفهمم که فرشته یعنی "مادر

 

DIAKOUدیاکو

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
دیاکو با هدف اطلاع رسانی و بالابردن اطلاعات کاربران اینترنت ، از سال 94 فعالیت خود را آغاز کرده است. امیدواریم در کنار شما بهترین باشیم.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 682
  • کل نظرات : 13
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 10
  • آی پی امروز : 147
  • آی پی دیروز : 23
  • بازدید امروز : 542
  • باردید دیروز : 25
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 567
  • بازدید ماه : 664
  • بازدید سال : 5,411
  • بازدید کلی : 173,827